بصیرت

به پایگاه «بصیرت»خوش آمدید.

به پایگاه «بصیرت»خوش آمدید.

بصیرت

اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد می­شود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. خطاهائى که بعضى از افراد می­کنند - مى‌بینید در جامعه‌ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‌ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‌ى مردم است - بر اثر بى‌بصیرتى است؛ خیلى‌هایش، نمی­گوئیم همه‌اش.

مقام معظم رهبری امام خامنه ای دامت برکاته

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

جزئیات دو فتنه۷۸ و۸۸ در سالروز فتنه۷۸

يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۲ ب.ظ

« کوی دانشگاه ۷۸»


گزارش ذیل به بازخوانی سناریوی حوادث کوی دانشگاه از ۱۷ تیر تا ۲۳ تیر ماه ۷۸ می پردازد:
اصلاحیه قانون مطبوعات
در تیرماه ۱۳۷۸، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:
الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و...
ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.»
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
بازی خطرناک چگونه کلید خورد
همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه ای که در روزنامه ایران ۱۲ تیر ۷۸ به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تحدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند. اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه ای مطلوب در پی نداشته ، اینک نیز چنین دستاوردی نخواهد داشت .»
همچنین روزنامه نشاط در تاریخ ۱۳ تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر ۱۰ نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.
روزنامه سلام هم در ۱۵ تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .»
انتشار این نامه توسط روزنامه سلام ، تعجب همگان را برانگیخت . روزنامه نشاط ـ ارگان غیررسمی نهضت آزادی ـ در واکنش به انتشار این نامه نوشت : «خطر ریسک (انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات ) به اندازه ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی خوئینی ها بسپارد. سعید حجاریان به سردبیرانش توصیه کرده بود که فتیله را پایین بکشند و اگر خبری یا نامه ای افشاگرانه در دست دارند، آن را به همکاران دیگری که احتمالاً حاشیه امنیتی قوی تری دارند، بسپارند.»
به صحنه آوردن مدیر مسئول روزنامه سلام ـ آقای موسوی خوئینی ها ـ با هدف ایجاد هزینه ای غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، پرونده اتهامی وی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقی سال ۱۳۷۲، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.
جریان دوم خرداد که بخش هایی از آن تجدیدنظرطلب نام گرفته بودند با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام دچار غافلگیری شدند و به هشدار و تهدید روی آوردند.
روزنامه های موسوم به زنجیره ای در اقدامی هماهنگ ، تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامی غیرقانونی »، «مقابله با دولت » و «مخالفت با توسعه سیاسی » یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معناداری در زیر تصویر مدیر مسئول روزنامه سلام نوشت : «آیا محافظه کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی ها را محاسبه کرده اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان ، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی ، اگرچه بازی نامیده می شود، ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم ، دیگر بازی نیست . رأی مردم به جمهوری اسلامی ، رأی به دموکراسی است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد.»
نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحی مبنی بر افشای اسناد دیگری ، نوشت : «آیا اگر کسی توانست اسناد دیگری از طرح های سعید اسلامی به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم ، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسی باز ماند. به سهم خود از مردم می خواهیم هر اطلاعاتی که از سعید امامی و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»
هماهنگی روزنامه های پنجشنبه ۱۷ تیر در اختصاص تیترها و سرمقاله های خود به عواقب غیرقابل پیش بینی و کنترل توقیف روزنامه سلام ، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت ۱۰ شب اعلام گردید و آن زمانی بود که اکثر روزنامه می بایست با انجام مراحل نهایی ، صفحات روزنامه ها را به چاپخانه می فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند. روز پنجشنبه ۱۷ تیر، ۱۰ روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی » و «پایان سیاست ورزی »، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط ، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران ، مراکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند.»
آتش تهیه مقامات و رسانه های غربی
حادثه ۱۸ تیر در حالی رقم خورد که رسانه های غربی از هفته ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست » در هفتم تیر نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.»
و «گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی ، در اظهاراتی اعلام کرد: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است . در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی ، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
و «ایلینا روزلهتین »، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در ۳۱ خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران ، تغییر حکومت مذهبی است . شما هدفی درست ، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن » سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران ، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»
پرده اول سناریو
اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت ۲۱ در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت
برپاکنندگان این تجمع دو فرد غیر دانشجو یعنی منوچهر محمدی و اکبر محمدی بودند که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان ، جلسه ای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار می کنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات می زنند.
در گوشه دیگر خوابگاه یعنی جلوی سینمای کوی دانشگاه ، فردی به نام فرح شفیعی که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوی دانشگاه بود، در حالی که به همراه چند نفر دیگر، تراکت ها و پلاکاردهایی از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع می کنند و با سردادن شعارهایی تحریک آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه ها می شوند. در همین حال عناصری از انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در خوابگاه گلستان ، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب می نمایند. ساعت ۲۲ تجمع فرح شفیعی با منوچهر محمدی در هم ادغام می شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه می شوند.
در این هنگام خبر بازپس گیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام می شود و در حالی که انتظار می رفت تا حدودی موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادی از اعضای دفتر تحکیم ، این خبر را به منزله عقب نشینی محافظه کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت ۳۰۰ نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقی و در حالی که ممانعتی برای خروج تجمع کنندگان از کوی صورت نمی گیرد، اجتماع کنندگان از کوی خارج شده ، به سمت خیابان کارگر حرکت می کنند و در این میان افرادی مشکوک با شعارهای تحریک کننده و ضدارزش های الهی نظام و پرتاب سنگ ، جو را ملتهب می نمایند. تماس فرماندهان نیروی انتظامی با مسئولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بی نتیجه می ماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نمی باشند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهین آمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهای انتظامی داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامی و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویی می شود که از پیش طراحی شده بود و آن تعقیب و درگیری با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن به داخل خوابگاه دانشجویان بود. در زمانی کوتاه ، تجمع و راهپیمایی به شورش ضدامنیتی تبدیل می شود و در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارش های وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین ۱۲ تا ۲۰ دقیقه بیشتر نبوده است ، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را ۸۰۰ اطاق و ۲۴۰۰ تخت اعلام می نماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه ها به بیرون شنیده می شد که این حرکت سازمان یافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونه ای که بسیاری از اتاق ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان ، تخت خواب ها، یخچال ها، کیوسک های مطبوعاتی و تلفن و درب و پنجره خوابگاه ها تخریب و دچار آسیب های جدی شدند.
شعله های خشم کور
درگیری های پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت بام های مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیای سخت و سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام ، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر بودند.
حدود ساعت ۱۱ صبح ، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل می شود و حادثه شب گذشته را بررسی می نماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می شود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخی چهره های سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه می شوند.
مجید انصاری ، موسوی لاری ، دکتر معین ، فائزه هاشمی ، خانم کروبی ، مصطفی تاج زاده ، عبدالله نوری ، درودیان ، اکبر گنجی ، ابراهیم اصغرزاده و... از جمله این افراد بودند. فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهره های سیاسی که به ظاهر برای آرام کردن دانشجویان به داخل کوی رفته بودند، شعله های خشم آنان را شعله ورتر می سازد به گونه ای که بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی ، درگیری های پراکنده ای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل می دهند.
روزنامه های شنبه ۱۹ تیر کار هدایت آشوب ها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت : «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط هم افزود: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع گردید. در دانشگاه های امیرکبیر، علم و صنعت ، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمع هایی صورت گرفته و عوامل بر پا کننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات ، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایی چون «می کشم می کشم آن که برادرم کشت »، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزاعزاست امروز، دانشجوی آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمی ـ خاتمی واکنش واکنش » و «دانشجوی مبارزه حمایتت می کنیم » کردند که در این میان سینما ملت ، بانک های تجارت و سپه ، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین ، محل برگزاری نماز جمعه ، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزی شدند.
در این میان پیاده نظام هایی از عناصر نهضت آزادی ، حزب ملت ، نیروهای ملی ـ مذهبی ، سلطنت طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهر کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه ها و بیانیه هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب ها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادی از نیروهای حزب اللهی ، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب ، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بشدت مجروح شدند.
در دیگر سو، رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیای «ختم انقلاب » دست افشانی و پایکوبی می کردند، با ارسال اخبار و گزارش های کذب ، سعی در کشانیدن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامه های دیلی تلگراف ، ال موندو، کیودو، ال پائیس ، لیبراسیون ، فیگارو، پروفیل ، ایشن ایج ، نیویورک تایمز، واشنگتن پست ، کوریره دلاسرا به همراه شبکه های تلویزیونی سی .ان .ان ، ان .بی .سی ، فاکس نیوز، سی .بی .اس ، بی .بی .سی ، الجزیره و خبرگزاری های رویترز، فرانسه ، آسوشیتد پرس ، یونایتدپرس ، فرانس پرس ، در روزهای ۲۰،۲۱و۲۲ تیر بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان ، تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدان هایشان برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند.
در انتظار حماسه
حوادث تلخ و عبرت آموز ۱۸،۱۹، ۲۰، ۲۱و۲۲ تیر به کندی و تلخی می گذشت . روزهایی که فرزندان انقلاب خون دل های فراوانی خوردند و به دستور مقتدایشان سیاست صبر و سکوت و تحمل را پیشی گرفته بودند. در روز ۲۲ تیر، پیام هشدار دهنده و آرامش بخش رهبر معظم انقلاب التیامی بر زخم های ناسوری بود که از حرامیان بر پیکره دوستداران و پیروان خمینی کبیر(ره ) رسیده بود. مقتدای دل مردم ایران در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد... فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است ، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
و سپس در آوردگاه ۲۳ تیر سال ۱۳۷۸، اقیانوسی از یک ملت بیدار دل ، روانه کوچه و خیابان های کشوری به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات نمایند که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام ، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند. راهپیمایی میلیونی و حماسی ملت ایران در ۲۳ تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهی نیست به شرط آنکه گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشی و برای چنین ملتی سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود. (خبرگزاری فارس،۱۶/۰۴/۸۶)
ریشه ها و عوامل آشکار و پنهان فتنه ۸۸
آن چه فردای پس از انتخابات سال ۸۸ را رقم زد فرصتی بود که از سال ها قبل و با برنامه ریزی مدون و منسجم بیگانگان و طمع و همراهی عناصر فریب خورده داخلی فراهم آمد. فضای مطلوب سوءاستفاده بیگانگان، از طریق حاکم شدن فضای غیرعقلانی و تهییج احساسات، نادیده‌گرفتن تذکرات مقام معظم رهبری و قواعد و اخلاق انتخاباتی و مصالح انقلاب مهیا شد تا دشمنان به پیاده‌سازی سناریوی از پیش تعیین شده خویش بپردازند. در این راستا می توان به عوامل خارجی و داخلی موثر در این حوادث اشاره کرد:
الف: زمینه ها و عوامل خارجی
مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان می دهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع سناریوی براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بین المللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غرب گرا –که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شده اند- نبوده است. یکی از عوامل زمینه ساز فتنه ۸۸ در زمانی به مدت دو دهه بویژه از سال ۱۳۸۴ به این سو، در قالب سازوکارهای زیر صورت گرفته است:
۱. برقراری ارتباطات پنهان
۲. کمک مالی
۳. حمایت علنی در چارچوب پروژه های دیپلماسی عمومی
۴. فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غرب گرا در داخل
۵. شبکه سازی اجتماعی در حوزه های مجازی و حقیقی
در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلیدزدن پروژه خود به آماده شدن مجموعه ای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کامل تر کردن این پروژه از پیش برنامه ریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد.
بررسی دقیق و موشکافانه فتنه ۸۸، نشان می دهد عملکرد و سخنان سران داخلی و خارجی فتنه، الگوبرداری کاملا دقیق از تئوری های از پیش طراحی شده انقلاب های مخملی در مراکز تولید توطئه سیستم های جاسوسی خارج از کشور از جمله تئوری مبارزات خشونت پرهیز و روش های مسالمت آمیز نافرمانی مدنی کسانی چون جین شارپ بوده است که در تمام نمونه‌های قبلی خود –از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه- به صورت «انتخابات‌محور» عمل کرده است.
مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی ودر راس آنها دولت امریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است .
آنچه به عنوان عوامل خارجی زمینه ساز فتنه ۸۸ مد نظر است، صرفاً یک فاکتور تاثیر گذار بر سهل شدن زمینه بروز فتنه ۸۸ نیست. بلکه می توان به جد گفت طرف غربی در برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت نا آرامی های اجتماعی به سمت و سوی مورد نظر خود نقش اصلی را برعهده داشته است. از این رو مدیریت فتنه ۸۸ بر عهده طرف غربی بوده است.
در اثبات این موضوع شواهد بسیار قطعی در مواضع رسمی «سکانداران غرب»، «طرح های مراکز تولید توطئه آمریکایی» و «رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب» موجود است. آنچه در این بحث به آن اشاره می شود شواهد موجود از دخالت و مدیریت غربی ها در این سه منبع است.
۱- بنیادهای غربی حامی براندازی
به نتیجه نرسیدن پروژه ی جنگ سخت در ایران سبب شد، نظام سلطه جهت پیگیری اهداف خود در ایران و خاورمیانه پرونده خاصی در اتاق های فکر خود برای ایران پدید آورد. مؤید این موضوع تعدد قابل ملاحظه تولیدات موسسات برانداز پیرامون ایران است. مرور پژوهش های انجام شده در بنیاد های غربی طی سالهای نزدیک به ۲۰۰۹ نشان می دهد تحلیلگران از عدم وجود یک استراتژی کلان نگر پیرامون ایران و غرق شدن در تاکتیک هایی همچون «ایران منهای انر‍ژی هسته ای» نگرانند و به دنبال دستیابی به یک استراتژی مدون هستند . به وجود آمدن چنین دیدگاهی است که موجب می شود به یک باره تعداد پژوهش ها پیرامون دستیابی به یک استراتژی کلان در برخورد با ایران و بازشناسایی ارکان جمهوری اسلامی اوج گیرد.
هم اکنون حدود ۶۰ بنیاد و موسسه مرتبط با «جنگ نرم در ایران» درحال فعالیت هستند. در این جا سعی شده است صرفا به نقش تعدادی از مراکز تولید توطئه در فتنه ۸۸ توجه شود.
- بنیاد سوروس یا جامعه باز :
شواهد بسیار زیادی از برنامه ریزی چندین ساله بنیاد سوروس در ایران و تلاش این مرکز برای اجرای پروژه «انقلاب مخملین در ایران» وجود دارد.تا آنجا که علاوه بر رسانه های غرب، برخی محققین غربی نیز پیرامون «شکست انقلاب نرم در ایران» مقالاتی ارائه کرده اند و از حمایت های مالی و فکری غرب و به طور خاص بنیاد سوروس سخن گفته اند.
گذشته از اعترافات کیان تاجبخش ، همراهی و راهنمایی جین شارپ با اغتشاشگران ، نشان از تئوریزه شدن نا آرامی ها در این بنیاد است.
- خانه آزادی : همه عناصر اصلی موسسه خانه آزادی صهیونیست هستند و از چند سال پیش با بودجه ۱۵ میلیون یورویی هلند یک وب سایت (مجله اینترنتی) به نام «گذار» به زبان فارسی منتشر کردند. گردانندگان بخش فارسی این موسسه افرادی همچون ساسان قهرمانی ، فرج سرکوهی ، عباس معروفی ، فاطمه حقیقت جو وهمسرش محمد تهوری ، مجید محمدی، علی افشاری و محسن سازگارا و نیک آهنگ کوثر هستند.
چند ماه قبل از انتخابات خانه آزادی دستورالعمل آموزشی را در وب‌سایت «گذار» منتشر نمود که مبارزه مسالمت‌آمیز با ۵۰ نکته اساسی را آموزش می داد و به واقع آموزش انقلاب رنگی بود . لازم به ذکر است این موسسه ارتباط بسیار نزدیکی با CIA دارد.
فعالیت چهار ساله وب‌سایت «گذار» وابسته به این بنیاد و تلاش جهت شکل دهی رویکردهای رسانه ای مهمترین فاکتور‌های عملکرد این مرکز علیه ایران است.
- صندوق اعانه ملی برای دموکراسی ( N.E.D ) : ۹۰% بودجه این صندوق از کنگره آمریکا تأمین می شود. این موسسه بودجه موسساتی همچون بنیاد برومند، مشارکت آموزشی زنان، نایک، موسسه دموکرات ملی، موسسه جمهوری خواه ملی N.R.I را تأمین می کند که تمامی این موسسات در گزارش معاون خارجی وزارت اطلاعات به طور مجزا نام برده شده اند از جمله افرادی که به عنوان محقق میهمان به این صندوق دعوت شده اند می توان به هاله اسفندیاری، لادن برومند، رامین جهانبگلو، سیامک نمازی، حسین بشیریه، علی افشار، منوچهر محمدی، مهناز افخمی، تریتا پارسی و مهرانگیز کار اشاره نمود.
به اذعان بسیاری از تحلیلگران غربی نقش اصلی بنیاد N.E.D در پروژه تلاش جهت انقلاب رنگین در ایران در بعد سرمایه گذاری های مالی اش است.
- موسسه بروکینگز: کنت پولاک کارشناس علوم سیاسی و روابط بین المللی از جمله افرادی است که روی مسائل ایران تمرکز دارد. پولاک با تألیف کتابی سعی کرده براندازی نرم در ایران را توجیه کند و اثبات کند که چرا جمهوری اسلامی تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه است و مرکز سابان وابسته به بروکینگر گزارش ۱۶۴ صفحه ای تحت عنوان «کدام میسر به سمت ایران» ؟ منتشر کرد که در آن جنگ نرم بهترین گزینه برای براندازی جمهوری اسلامی ایران معرفی شده بود . تنها دو روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این سند ۱۶۴ صفحه ای اقسام متعدد روش های براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به تفصیل بیان شد .
میتوان ادعا کرد منسجم ترین و نزدیک ترین رویکرد به آنچه در ایران رخ داد همین محصول ۲۰۰۹ بنیاد بروکینگز است.
بعد از انتخابات، غرب جهت رسیدگی به آخرین وظیفه مدیریتی خود در فتنه ۸۸ به بازخورد گیری و تلاش جهت کنترل اوضاع ایران پرداخت. برگزاری میزگرد هایی چون «مشت بسته ایران» توسط بنیاد بروکینگز و توان سنجی های موسسه رند از ارکان نظام ، تلاش جهت تحریک افکار عمومی به وسیله ابزار رسانه ، موضعگیری ها و هشدارهای سیاست‌مدارانی چون کیسینجر در این راستا به نظر میرسد.
دخالت و برنامه ریزی عوامل خارجی برای ایران مسئله ای نیست که آمریکا در پی پنهان کردن آن باشد، در نیمه اسفندماه سال ۸۹ کاندولیزا رایس از فرایند تربیت نیرو در ایران رازگشایی کرد:
« در همین ارتباط به واسطه موسسه ملی دموکراسی آمریکا تاکنون توانسته ایم هزاران فعال را آموزش دهیم . ما تاکنون به اشکال بسیار مختلف در بحث آموزش، سرمایه گذاری کرده ایم تا یک لایه ی اجتماعی از لحاظ فکری سکولار را در عرصه های بین المللی رشد و پرورش دهیم . » او در ادامه افزود : «نیروهای سکولار ایران قوی تر از گذشته شده اند از این رو ما دیگر نباید به قیاس های اشتباه بسنده و تکیه کنیم » .
همچنین مرکز اطلاع رسانی اطلاعات و تروریسم وابسته به موساد از دیگر موسسات پیگیر تحولات و اخبار پس از انتخابات ایران بود که گزارش آن را در قالب جزواتی (به نام Spot light on iran ) منتشر می کرد. این موسسه در گزارش راهبردی خود در ۲۸ خرداد ماه ۸۸، با مناسب دانستن فرصت پیش آمده در ایران راهکارهایی جهت تشدید ناآرامی در ایران ارائه می کندکه بخشی از راهکارهای فوق در تاریخ ۳۰ خرداد ۸۸ در سایت همدمی تحت عنوان« سران اسرائیل از خیزش مردمی در ایران حمایت کرده» منتشر شد.
۲- رسانه های دیداری و شنیداری و سایت های غربی
رسانه های غربی در فرآیند فتنه دو موضوع اصلی را عملیاتی کردند:
۱. دامن زدن به فضای آشوب
۲.شکل دادن به سیاست های نظام سلطه بر اساس نوع تحلیل هایی که از داخل ایران ارائه می کردند.
بنا بر این موضع گیری رسانه های غرب را می توان در ۲ گروه بررسی کرد:
رسانه های گروه اول:
رسانه هایی که به طور مستقیم پیگیر ایجاد خط اغتشاش و دامن زدن به نا آرامی ها بوده اند.
شاخص ترین این دسته سایت BBCاست . تأسیس شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی تنها ۶ ماه پیش از برگزاری انتخابات ، افزایش برنامه های آن به ۲۴ ساعت در روزهای نزدیک به انتخابات وتأثیر فزاینده آن بر هدایت، کنترل، مهره چینی و بازی گردانی حوادث پیش و پس از انتخابات تنها یک مورد از موارد نشان دهنده تدوین سناریوی دشمنان خارجی و داخلی جهت براندازی نظام می باشد. فراخوان های سازگارا و نوری‌زاده در شبکه‌های VOA و BBC برای اغتشاشات روز عاشورا از دیگر مصادیق این امرهستند که بر تأثیر رسانه های خارجی بر وقایع و تحولات داخلی گواهی می دهند .
انتقال فضای قبل از انتخابات به مقطع پس از انتخابات و ایجاد دو گانگی و تضعیف انسجام جامعه همراه با «توهم تقلب» در انتخابات از سوی معترضین به انتخابات ، به شکل گیری فضای انتقام‌گیری در جامعه کمک کرد. که این موارد از تاکتیک‌های مورد استفاده بی بی سی بوده است.
جهت گیری بسیاری از رسانه ها چون روز آنلاین، گویا، گذار، VOA، BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو رژیم صهیونیستی، شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب مانند منافقین، گروه‌های سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، کانال بک و سایت‌های اینترنتی ضدانقلاب و همسو با جریان فتنه مانند جرس، کلمه، بالاترین، قلم و... در جریان انتخابات و وقایع بعد از آن و تأثیر آن ها به عنوان عوامل مؤثر بر اعتراض و آشوب، ذیل عملکرد بی بی سی، مهندسی شده بود.
بررسی فعالیت‌های خبری شبکه تلویزیونی CNN در روزهای پس از انتخابات نشان می‌دهد این شبکه تمام توان خود را در جهت بهره‌برداری از اغتشاشات بسیج کرده است. گردانندگان CNN با قطع برنامه‌های عادی به طور ویژه به انعکاس تحولات ایران پرداختند و با استفاده از تصاویر دریافتی از بینندگان که قابل استناد نیست، حتی کمترین معیارهای حرفه‌ای انتقال خبر را زیر پا گذاشتند.
این شبکه حتی پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روی آورد. شبکه مزبور در برنامه‌های مختلفی راه‌های هک کردن سایت‌های دولتی کشور مانند وزارت کشور و... را به بینندگان خود آموزش داد. تحریک و ترغیب اغتشاش گران به ادامه خشونت و درگیری، یکی دیگر از محورهایی است که توسط CNN دنبال شد.
رسانه های گروه دوم:
رسانه هایی که فرصت موجود را به عنوان بهترین فرصت آمریکا شناسایی کرده و دولت امریکا را به استفاده از این فرصت تشویق کرده اند.
رسانه هایی چون واشنگتن پست و والاستریت ژورنال در روزهای آغازین انتخابات حتی طرح تقلب را رد کرده و به نظر سنجی های خود برای تائید صحت انتخابات ایران تکیه کردند و . پس از مدتی فضای داخل ایران را به عنوان بهترین فرصت جهت عملی کردن اهداف آمریکا مطرح نموده و به دولت امریکا در مقالات و تحلیل های خود پیگیری و استفاده از این فرصت را گوشزد کردند. و
و سایر رسانه هایی که گاهاً حاوی مقالات افشاگرانه پیرامون عملکرد غرب بوده اند و و و
۳- شبکه های اجتماعی:
در سال های اخیر شبکه های اجتماعی با سرعتی بی نظیر گسترش یافته‌اند . این شبکه ها قبل از انتخابات تبدیل به صفحاتی برای تبلیغات کاندیداها شدند و به دنبال قطع شدن سیستم پیام کوتاه ، شبکه هایی همچون فیس بوک، توئیتر، یوتیوپ ، فرندفید و ... به تقویت و تشدید فعالیت های خود پرداختند و پیوند میان آشوب گران و هدایت گران خارجی آن ها را برقرار کردند . گسترش اطلاعات درباره ایران شگفت آور بود به طوری که در برابر جستجوی ترکیب «election protests iran » در توئیتر بیش از یک میلیون نتیجه به دست می آید. مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیا در گزارشی در باره نقش وب سایت های توئیتر در ناآرامی های پس از انتخابات اعلام کرد ۹۸% از لینک های توئیتر در باره انتخابات و ناآرامی های پس از آن بوده است. نقش توئیتر در ناآرامی های ایران آنقدر محسوس بود که موسسه آمریکایی صلح از اندیشکده های آمریکایی در مقاله «پیش بینی چگونگی دیپلماسی شهروندی» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ایران را نمونه بارز کارکرد شبکه های اجتماعی بیان کرد.
عقب انداختن به روزرسانی سایت که مستلزم قطع خبر چند روزه سایت بود ؛ قرار دادن نرم افزار ترجمه انگلیسی به فارسی و آموزش دور زدن فیلترینگ از جمله اقدامات حمایتی تویتر از اغتشاش گران بود .
۴- مواضع رسمی خارجی :
روشن ترین دلیل حضور غرب پشت پرده آشوب های خیابانی در سال ۸۸ می تواند مواضع رسمی مقامات آمریکایی و اروپایی باشد.
علاوه بر افزایش فشارهای اقتصادی و بین المللی در آن برهه، اکثر غربی ها علناً اقدام به موضع گیری علیه نظام جمهوری اسلامی نموده، به حمایت از نا آرامی ها پرداخته و به این حد نیز بسنده نکرد .در مواردی حتی اعلام کردند آنچه توانسته اند برای حمایت و عملاً هدایت نا آرامی ها انجام داده اند.
ب- زمینه ها و عوامل داخلی:
اما در صحنه داخلی نفوذ اندیشه های سکولاریستی ، زیر سؤال بردن ارزش های دینی، افراطی گری و زاویه گرفتن از گفتمان امام و انقلاب ، زمینه ساز بروز چنین حوادثی گردید .
منابع و اسناد، نشان دهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگی استراتژیک با غرب و به وی‍ژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی می اندیشیده است. یکی از نزدیک ترین افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود می گوید: «جریان اصلی طراحی کننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند.
بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین ،کودتای انتخاباتی در ایران کاملا از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه ای که بیش از ۱۰۰مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعمل های «جین شارپ» برای کودتای مخملی اجرا شده بود.
هم زمان با تئوری سازی منطبق با براندازی در داخل کشور عده ای ضد انقلاب خارج نشین نظیر عطاء الله مهاجرانی، محسن کدیور، اکبرگنجی، عبدالکریم سروش، ابوالفضل بازرگان در مجموعه اقداماتی هماهنگ در راستای پروژه بی ثبات سازی امنیت داخل کشور سناریویی را مبنی براجماع نهادهای بین المللی علیه نظام اسلامی به اجرا درآوردند. در بخش هایی از این سناریو صدور بیانیه های متعدد دال به وجود خفقان و دیکتاتوری در نظام اسلامی، نقض گسترده حقوق بشر، سلب آزادی عمومی، پایمال شدن حقوق مردم انتخاب نماد رنگی یعنی رنگ سبز در تبلیغات انتخاباتی، پیش بینی وقوع تقلب در انتخابات ، اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات ، اعتراض به نتیجه و ادعای وقوع تقلب در انتخابات ، درخواست ابطال انتخابات و لشکرکشی خیابانی، تقویت شبکه های اجتماعی و برهم زدن نظم و امنیت کشور وجود داشت. همگی موارد منطبق با رخدادهای منتهی به وقوع انقلاب های مخملی در کشورهای دیگر است که به وضوح گویای پیروی معترضان از نظریات تئوری پردازان براندازی در غرب به خصوص جین شارپ می باشد.
دستگاه های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه ۳۲ عضو موثر نفاق، ۱۲ عضو فعال نهضت آزادی، ۱۵ عضو برجسته بهاییت، ۷ چپ مسلح مارکسیست، ۹ جاسوس بسیار فعال، ۳ عضو گروهک تندر، ۲ سلطنت طلب، ۳ تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده اند
بررسی سطح گسترده و عمق حوادث پس از انتخابات بیانگر هدف قرار دادن اسلامیت و جمهوریت نظام و منافع و وحدت ملی است که در رأس آن هدف قرار دادن ولایت فقیه و شخص ولی فقیه می باشد. ماجرای فتنه، شیرینی و حضور مشارکت ۸۰‌درصدی ملت بزرگ ایران در انتخابات سال ۸۸ را به تلخ کامی مبدل کرد. در واقع نظام سلطه و ضدانقلاب و فتنه‌گران از ملت ایران انتقام گرفتند که البته ملت ایران در ۹ دی ماه پاسخ آنها را دادند.
(متن گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در مورد فتنه ۸۸،alef.ir/vdccieqsm۲bq۱e۸.ala۲.html?۱۳۶۶۲۷ )
  • علی سواری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی