بصیرت

به پایگاه «بصیرت»خوش آمدید.

به پایگاه «بصیرت»خوش آمدید.

بصیرت

اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد می­شود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. خطاهائى که بعضى از افراد می­کنند - مى‌بینید در جامعه‌ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‌ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‌ى مردم است - بر اثر بى‌بصیرتى است؛ خیلى‌هایش، نمی­گوئیم همه‌اش.

مقام معظم رهبری امام خامنه ای دامت برکاته

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

کاروان امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی عراق حرکت کرد. هنگامی که به سرزمین حاجز رسیدند نامه حضرت مسلم (علیه السلام) به امام حسین (علیه السلام) رسید که در آن نوشته شده بود مردم استقبال خوبی از ما کردند و همه منتظر قدوم شما هستند... .
امام حسین (علیه السلام) نامه ای برای جمعی از شیعیان کوفه نوشت. و آن نامه را به قیس بن مُسهَّر صَیداوی داد٬ تا آن را به کوفه برده و به سران شیعه برساند. در آن نامه چنین آمده بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. از جانب حسین به برادران با ایمان.
سلام بر شما خداوند یکتا را سپاس می گویم. اما بعد: نامه مسلم بن عقیل به من رسید که بیانگر نیک نظری و اجتماع شما برای یاری ما و مطالبه حق ما بود. از درگاه خداوند می خواهم کار ما را به نیکی سامان بخشد و بزرگ ترین پاداش را به شما عنایت فرماید. من روز سه شنبه هشتم ذی حجه از مکه بیرون آمدم. هنگامی که نامه رسان من (قیس) نزد شما آمد٬ منسجم و آماده شوید. به خواست خدا در همین روزها به سوی شما خواهم آمد٬ سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
قیس به سوی کوفه حرکت کرد تا به قادسیه رسید. در آنجا توسط مأمورین فرماندهی حَصین بن نُمیر دستگیر شد. او را نزد ابن زیاد آوردند. قیس در مسیر راه، نامه امام حسین (علیه السلام) را پاره کرد. هنگامی که او را در برابر ابن زیاد آوردند بین او و ابن زیاد چنین گفت وگو شد:
ابن زیاد: تو کیستی؟
قیس: مردی از شیعیان امیرمؤمنان علی (علیه السلام) هستم.
ابن زیاد: چرا آن نامه را پاره پاره کردی؟
قیس: تا به آنچه در آن نوشته شده بود آگاه نگردی.
ابن زیاد: نامه از سوی چه کسی و برای چه کسی بود؟
قیس: نامه از طرف امام حسین (علیه السلام) به جمعی از مردم کوفه بود.
ابن زیاد: نام آن جمع چیست؟
قیس: نام آنها را نمی دانم.
ابن زیاد خشمگین شد و به قیس گفت: بالای این بلندی برو و به کذاب پسر کذاب حسین بن علی [نعوذ بالله] ناسزا بگو. قیس بالای بلندی (در دارالاماره رفت و پس از ستایش پروردگار گفت:
ای مردم، این حسین بن علی (علیه السلام) پسر فاطمه (سلام الله علیها) بهترین بنده خدا است و من فرستاده او به سوی شما هستم. در منزلگاه حاجز از او جدا شده ام٬ دعوت امام را اجابت کنید. سپس ابن زیاد و پدرش را لعنت کرد و برای علی (علیه السلام) طلب آمرزش کرد.
ابن زیاد دستور داد قیس را به بالای دار الاماره بردند و از همان جا به زمین افکندند و به این ترتیب او به شهادت رسید. (1)

پی‌نوشت‌ها:

1. مشیر الاحزان، ابن نما، ص 43.

منبع مقاله : 
داستان دوستان، نویسنده محمد محمدی اشتهاردی ، ناشر بوستان کتاب، محل چاپ قم، سال چاپ 1381، نوبت چاپ ششم، جلد پنجم، صفحه 51

  • علی سواری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی