مصادیق بصیرت از دیدگاه مقام معظم رهبری
شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۵۹ ق.ظ
- مقام معظم رهبری،بارهاوبه مناسبتهای گوناگون برلزوم داشتن بصیرت تأکیدو توصیه فرمودهاند و آنرا بعنوان چراغی برای عبور سالم از تاریکی غبار فتنه ها و برداشتن موانع قلمداد نموده اند.کشتیبان و ناخدای انقلاب اسلامی ازبصیرت بعنوان راهی برای جلوگیری از آمیخته شدن حق وباطل و نیز معیار شناخت کژی از راستی یادکرده و آنرا سلاحی برّنده در برابر دشمنان عنوان کرده اند .
- مقام عظمای ولایت همچنین بصیرت وآگاهی وبیداری رابه شناسائی قبل ازانجام عملیات های نظامی تشبیه نموده اندکه درصورت عدم شناخت ونداشتن اطلاعات ازتعدادنیروها،امکانات،مواضع،محل استقرارادوات وتجهیزات و...دشمن توسط نیروهای خودی،احتمال شکست بسیاربالاوبلکه قطعی است .
- نگارنده این سطور با مطالعه و بررسی بخشی ازبیانات رهبر فرزانه انقلاب گزیده ای از دیدگاههای معظم له رادر معرض دید و مطالعه علاقمندان قرار داده تا به تأسی از ایشان قضایا و مسائل مختلف را با ژرف اندیشی و آگاهی تجزیه وتحلیل نموده وانشاالله در مسیر اسلام محمدی وعلوی گام برداریم .
- اینى که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روىبصیرت تأکید کردهام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعهىجوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند،همهى تیغهاى دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود،غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگربصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما درجبههى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانى بلد نباشید، اگر قطبنمادر اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مىبینید در محاصرهى دشمن قرارگرفتهاید؛ راه را عوضى آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همانبصیرت است .
- وقتى بصیرت بود، آنوقت شما میدانید با کِى طرفید، ابزار لازم را با خودتانبرمیدارید. یک روز شما میخواهید تو خیابان قدم بزنید، خوب، با لباس معمولى،با یک دمپائى هم میشود رفت تو خیابان قدم زد؛ اما یک روز میخواهید برویدقلهى دماوند را فتح کنید، او دیگر تجهیزات خودش را میخواهد. بصیرت یعنىاینکه بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید.
- آن کسانى که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالصنمىآورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه اینمیشود که حق، براى طرفداران حق هممشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفهى ما. نگذاریم حق و باطلمشتبه بشود.
- دشمنان نظام جمهورى اسلامى سعى کردند،تلاش کردند،شاید بتوانند در فضاى آزادىاى که نظام اسلامى به مردم داده است ، براى مردم دغدغه و درد سر درست کنند.سعى کردند، پول خرج کردند، رسانههاى زیادى را به کار انداختند، عوامل بسیارى را بسیج کردند، شاید بتوانند از این وضعیتى که براىملت ایران یک عیدبه حساب مىآمد، یک جشن بزرگ ملى به حساب مىآمد، وضعیتى علیه ملت ایران درست کنند؛ تلاش شد.این تجربه بایستى براى ما-همهى ما،همهى آحاد مردم-تجربهى هشدار دهندهاى باشد. اگرما درصحنهى زندگى سیاسى و اجتماعى به همدیگر بدبین باشیم، به چشم دشمن به یکدیگر نگاه کنیم، این فرصت براى دشمنان حقیقى ماپیش خواهد آمد.اگر فکر نکنیم، اگر بصیرت نداشته باشیم،اگر فراموش کنیم که دشمنانى درکمین انقلابند، ضربه خواهیم خورد؛ این براى ماتجربه شد.
- ده سال دیگر،دوازده سال دیگر،همهى شماجمعیتى که اینجاهستیدونظائرشما درسرتاسرکشور،جوانان تحصیلکردهاىهستندکه واردمیدان عرصهى زندگى ملت ایران خواهندشدو بسیارى ازشماهامسئولیتهائى در اختیارتان خواهد بود. رؤساى جمهور آینده، وزراى آینده، مدیرانآینده و برجستگان گوناگون بخشهاى مختلف آینده - آن کسانى که طراحند،برنامهریزند، متفکرند، تئوریسین ادارهى کشور هستند - از میان شماها پدیدمىآیند؛ از میان شماها برمیخیزند. این مدیران و این برنامهریزان، هم بایدعالم باشند، هم به معناى حقیقى کلمه باید متدین، پاکدامن و بصیر باشند. ایننمیشود، مگر اینکه شما از حالا خودتان را آماده کنید.
- اینطور نیست که همهى کسانىکه به دشمن کمک مىکنند، کسانىباشند که دشمن را شناختهاند و نقشهى کلى و مهندسى کلان او را نسبت به نظامدانستهاند و عالما و عامدا به او کمک مىکنند؛ نه، عدهیى هم هستند که اگربه آنها گفته شود شما دارید به دشمن کمک مىکنید، حاضرند یقهى خودشان و شمارا بگیرند و پاره کنند و بگویند این حرفها چیست! اینها واقعا هم با دشمنمخالف و بدند. اگر شما مهندسى کلى و کلان نظام را در نظر داشته باشید، از اینپرهیز خواهد شد. هر کس متوجه و مراقب خود و رفتارش باشد، از اینکه نادانستهو ناخواسته کمک دشمن باشد، پرهیز خواهد کرد. وقتى حروف کلمه یا جملهیى درجدول گذاشته مىشود، باید عبارتى درست شود. بعضىها نمىدانند حرفى که دارنددر این خانه مىگذارند، مکمل آن عبارت است . مثلااگر دشمن بخواهد براى تحقق آرزوى بزرگ خود - کهریشهکنى جمهورى اسلامى و پایین آوردن پرچم اسلام از قلهى این کشور است - طراحى کند، طبیعتا طراحى، اجزا و مقدماتى دارد. ایجاد اختلاف، ایجادبىایمانى، ایجاد مشکلات براى مردم، عمیق کردن فاصلهى طبقاتى، ترویج فساد،بدبین کردن مردم به مسؤولان، و دستگاههاى ضابط و انضباطبخش را از حیثیتانداختن - مثل از حیثیت انداختن قوهى قضاییه، از حیثیت انداختن شوراىنگهبان، از حیثیت انداختن مجلس، از حیثیت انداختن دستگاههاى گوناگون - همهجزو اجزاء اینهاست. بعضىها به این بخش کمک مىکنند، بدون اینکه به ارتباطاین بخش با دیگران توجه کنند؛ این بر اثر عدم بصیرت است.
- آنچه مانع ازتوطئه،جنگ وغلبهى دشمن مىشود،ایستادگى وبیدارى وحاضربودن درمیدان مقاومت است وشماعزیزان سپاه و بسیج یکى ازبرجستهترین مظهرهاى این ایستادگى ومقاومت هستید.این مقاومت به برکت ایمان است؛ایمانتان را هرچه مىتوانید تقویت کنید. به برکت بصیرت است؛ بصیرت و خودآگاهىرا هرچه مىتوانید بیشتر کنید.
- عزیزان من ! تمام مشکلاتى که براى افراد یا اجتماعات بشر پیش مىآید، براثر یکى از این دو است: یاعدم بصیرت،یاعدم صبر.یا دچار غفلت مىشوند، واقعیتها را تشخیص نمىدهند، حقایق ها را نمىفهمند، یا با وجود فهمیدن واقعیّات، از ایستادگى خسته مىشوند. لذاست که به خاطر یکى از این دو، یا هر دو ، تاریخ بشرپُراز محنتهاى بزرگ ملتهاست؛ پُر ازغلبهى زورگویان عالم برملتهاى ضعیفالنّفس و غافل است. دهها سال -گاهى صدها سال- یک ملت مقهور سیاست یک جهانخوار ویک قدرت بزرگ بوده است. چرا ؟ مگر اینها انسان نبودهاند؟ بله،انسان بودهاند ؛ لیکن یا بصیرت نداشتهاند، یا اگربصیرت داشتهاند، در راه آن آگاهى خود، فاقد صبرلازم بودهاند؛ یعنى یابیدارى نداشتهاند، یا پایدارى نداشتهاند .
- دیداربسیجیان به مناسبت هفته بسیج 5/9/76
- دفاع هم همیشه،باآلات قهریّه نیست؛بامشت نیست،باتفنگ نیست.گاهى دفاع، بافهمیدن است.گاهى دفاع، بازبان است. گاهى دفاع از حقیقت، با حضور در جایى است. شاید یکى ازبزرگترین خدماتى که انقلاب به ملت ایران کرد، این بود که ذهنها را باز کرد، ذهنها را سیاسى کرد، چشمها را باز کرد، و همه را با مسائل کشور آشنا کرد. این آشنایى و این بصیرت، باید روز به روز بیشتر و زیادتر شود. اگراین بشود، دشمن هیچ کارى نمىتواند انجام دهد. شما بدانید مسؤولین کشور، همه آماده هستند براى اینکه وظایف خودشان را به بهترین وجهى انجام دهند .
- ملت ایران،شعار مبارزه با استکبار را باید به عنوان پرچم و مشعلى حفظ کند. چرا؟ چون اگراین عَلمِ برافراشته حفظ نشود و این شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهدشد. استدلال واضحى هم دارد. چون دشمنىِ آن دشمن، آشکار است و براى اهل بصیرت،مخفى نیست و دشمنِ آشکار هم، با وجود اینکه دشمنیش آشکار است، شیوههایىبراى فریب دارد. غالب ملتهایى که فریب خوردند و دولتهایى که اشتباه کردند، ازاینجا اشتباه کردند که روشهاى دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهاى دشمن رانشناختیم و مبارزه با دشمنى که مىخواهد ما را نابود کند، به فراموشى سپردیم،بدیهى است که راهى را خواهیم رفت که دشمن مىپسندد؛ یعنى راه نابودى، راه ویرانى، راه فساد.
- جزو «عوام» قرار نگرفتن، بدین معنا نیست که حتماً در پى کسب تحصیلات عالیه باشید؛ نه! گفتم که معناى «عوام» این نیست. اى بسا کسانى که تحصیلات عالیه هم کردهاند؛اما جزو عوامند. اى بسا کسانى که تحصیلات دینى هم کردهاند؛ اما جزو عوامند.اى بسا کسانى که فقیر یا غنىاند؛ اما جزو عوامند. عوام بودن، دستِ خودِ من وشماست. باید مواظب باشیم که به این جَرگه نپیوندیم. یعنى هر کارى مىکنیم ازروى بصیرت باشد. هر کس که از روى بصیرت کار نمىکند، عوام است.
- یک وقت به کسى مىگویند: «این راه را نرو؛ ممکن است شکنجه شوى.» خوب؛ انسانِ قوى مىگوید: «شکنجه شوم! چه مانعى دارد؟! راه را مىروم.» یا مىگویند: «نرو! ممکن است کشته شوى.» انسان بزرگ مىگوید: «خوب؛ کشته شوم! چه اهمیت دارد؟!» اما یک وقتصحبتِ کشته شدن و شکنجه شدن و محرومیت کشیدن نیست. مىگویند: «نرو؛ ممکن استکه گروهى از مردم، بهخاطر این حرکت تو کشته شوند.» اینجا دیگر پاى جاندیگران در بین است: «نرو؛ ممکن است بسیارى از زنان و مردان و کودکان، به خاطرپیش رفتن تو، سختى بکشند.» اینجا دیگر کسانى که کشته شدن برایشان مهمّ نیست،پایشان مىلرزد. آن کسى پایش نمىلرزد که اوّلاً در حد اعلى بصیرت داشته باشدو بفهمد چه کار بزرگى انجام مىدهد. ثانیاً قدرت نفس داشته باشد و ضعفِ نفسنگیرد. این دو خصوصیت را امام حسین علیهالسّلام در کربلا نشان داد. لذا،حادثهى کربلا مثل خورشیدى بر تارک تاریخ درخشید؛ هنوز هم مىدرخشد، و تاابدالدّهر هم خواهد درخشید .
- روزى به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید، ممکن است همهى علماى بزرگ و مَراجع راعلیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنى اختلاف در عالم اسلام پیش آید.» پاىخیلى کسان، اینجا مىلرزد. اما پاى امام نلرزید و راه را ادامه داد تا بهنطقهى پیروزىِ انقلاب رسید.عظمت روحاو و عظمت بصیرتى که بر او حاکم بود، در اینجاها دیده مىشد.
- عاشورا پیامهاو درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درسمىدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد که در میدان نبردحق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت،با هم در یک صف قرار مىگیرند. درس مىدهد که جبههى دشمن با همهىتواناییهاى ظاهرى، بسیار آسیبپذیر است. درسمىدهد که در ماجراى دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، براى انسان، بصیرت لازماست. بىبصیرتها فریب مىخورند. بىبصیرتها در جبهه باطل قرار مىگیرند؛ بدوناینکه خود بدانند. همچنان که در جبههى ابنزیاد، کسانى بودند که از فساق وفجار نبودند، ولى از بىبصیرتها بودند.اینها درسهاى عاشورا است. البته همین درسها کافى است که یک ملت را، از ذلت به عزت برساند. همین درسها مىتواندجبههى کفر و استکبار را شکست دهد.
- بصیرت همان قطب نمای پیداکردن راه است
- بیانات معظم له دردیدار مردم چالوس ونوشهر 15/7/88
- بصیرت مانع ممزوج ومشتبه شدن حق وباطل
- دیدارمردم چالوس ونوشهر 15/7/88
- جوانانعزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاشکنید و نگذارید دشمنان از بىبصیرتى ما استفاده کنند؛ دشمن به شکلدوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت .
- بصیرت سلاحی برّنده دردست افسران مقابله با جنگ نرم
- دیدار اساتید دانشگاهها 8/6/88
- شما جوانهاى دانشجو، افسرانجوان این جبههاید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که بهاو بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودشتصمیمگیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهاى بزرگ، چون آنهاطراحىهاى کلان را میکنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عملمیکند، هم صحنه را درست مىبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه رامىآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاًافسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع راهم مىبینند، در چهارچوب هم کار میکنند .
- لزوم بصیرت برای فرماندهان مقابله با جنگ نرم
- دیدار اساتید دانشگاهها 8/6/88
- جوان دانشجوى ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید،رتبهى بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرماندهاى هستید که بایدمسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بکنید؛ هدفهاى دشمن را کشفبکنید؛ احیاناً به قرارگاههاى دشمن، آنچنانى که خود او نداند، سربکشید و بر اساس او، طراحى کلان بکنیدودراین طراحى کلان، حرکت کنید. دررتبههاى مختلف،فرماندهانِ بالا این نقشها را ایفامیکنند.توقعاز اساتید محترم این است. جوانهایتان را توجیه کنید. منظورم این نیست کهبنشینید زید و عمرو سیاسى را برایشان معرفى کنید. نه،اصلاًمن موافق هم خیلىنیستم.اسم آوردن اززیدوعمروو بکر و ... این چیزها، کمکى به حل مشکلنمیکند. به اینها قدرت تحلیل بدهید.به اینها توان کارو نشاط کاربدهید.چه جور؟با امیددادن؛ با امید بخشیدن. فضاى کلاس را، فضاى محیط درس و دانشگاهرا فضاى امید کنید؛ امید به آینده. بدترین بلائى که ممکن است بر سر یک نسل دریک کشور بیاید، ناامیدى است، یأس است. اینکه میگویند: آقا! چه فایده دارد؟فایدهاى ندارد.این روحیهى«فایدهاى ندارد»-یأسازآینده -سم مهلک همهى فعالیتهاست؛ چه فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى،چه حتّى فعالیتهاى علمى، فعالیتهاى پژوهشى. این کسانى که کشفیات بزرگ رادرزمینههاى علوم تجربى ودانشهاى گوناگون انجام دادند،اینها اگرناامید ازنتیجه بودند، قطعاً به اینجا نمیرسیدند. امید، آن نیروى عظیمى استکه انسان را پیش میبرد. جوان ما را ناامید کنند از کشورش، از انقلابش، ازآیندهاش، از دولتش، ازدانشگاهش، از آیندهىعلمىاش، از آیندهى شغلىاش.این خیلى مضر است.اینکارى است که توبرنامههاى دشمنان ماومخالفین نظام وجوددارد.به نظرمن یکى از کارهاى اساسى این است. محیط را براى دانشجو، محیط نشاط، محیطامید، محیط حرکت به جلو قرار دهید.
- بصیرت عامل بیداری وهوشیاری درمقابل توطئه های رنگارنگ دشمنان
- مراسم تنفیذحکم ریاست جمهوری 12/5/88
- بصیرت همان شناسائی قبل ازعملیات نظامی است
- دیدار اعضای دفتررهبری وسپاه حفاظت ولی امر 5/5/88
- اگرشماتوجبههى جنگنظامى،هندسهى زمین دراختیارتان نباشد،احتمال خطاهاى بزرگ هست. براى همینهم هست که شناسائى میروند. یکى از کارهاى مهم در عمل نظامى، شناسائى است؛شناسائى از نزدیک، که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جورى است، مواضعشچگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسى اینشناسائى را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت مىبینیدکه دارد خمپارهاش را، توپخانهاش را آتش میکند به طرفى، که اتفاقاً این طرف،طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن. نمیداند دیگر. عرصهى سیاسى عیناً همین جوراست. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقتمىبینید آتش توپخانهى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتىاست که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمنخطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است،تبیین لازم است .آدم گاهى مىبیندکه متأسفانه بعضى ازنخبگان خودشان هم دچار بىبصیرتىاند؛ نمیفهمند؛ اصلاًملتفت نیستند.یک حرفى یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبههاى که همتشنابودى بناى جمهورى اسلامى است به نحوى. نخبه هم هستند، خواص هم هستند،آدمهاى بدى هم نیستند، نیت بدى هم ندارند؛ اما این است دیگر.بىبصیرتى استدیگر. این بىبصیرتى را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، باگفتگو با انسانهاى مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوى تقلیدى - که هر چه گفت، شماقبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - ازبین ببرید.
- لزوم بصیرت برای مسئولین آینده ی نظام
- دیداردانش آموزان و دانشجویان درآستانه سیزده آبان 8/8/87
- « بصیرت »و «صبر» دوبال موفقیت امت اسلامی
- دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول (ص) 9/5/87
- صرف اینکه حق با ما باشد، ما پیش نمی رویم؛ حق همراه با ایستادگى.امیرالمؤمنین -بارها من این جمله را از آن بزرگوارنقل کردم - درجنگ صفین فرمود : « لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». این پرچم را کسانى می توانند بلند کنندکه اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنى همین استقامت، ایستادگى، پا برجائى.این را ما باید از بعثت درس بگیریم .
- بصیرت عامل شکست طراحی های دشمنان
- دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 8/3/84
- ایستادگی وبیداری جوان مومن امروزدربرابغبارتبلیغاتی جنجال آمیزدشمن به برکت بصیرت اوست
- اجتماع بسیجیان وسپاهیان لشکر25 کربلا -29/6/82
- آنچه که بصیرتو بینش انسان را در قضایاى مختلف و در حوادث گوناگون و زیر غبار تبلیغاتجنجالآمیز دشمنان تضمین و حفظ مىکند، دل مؤمن و پاک و نورانى است. حجمتبلیغاتى که دشمنان در طول سالها علیه انقلاب با ترفندهاى گوناگون تبلیغاتىبهکار بردهاند، حقیقتاً حیرتانگیز است. جوان مؤمنِ ماکه جان بر کف دستگرفته و آمادهى مجاهدت است، درمعرض تندباداین تبلیغات قرار دارد؛ اما اینتبلیغاتِ گمراه کننده و لغزاننده نمىتواند او را بلغزاند، زیرا حقیقت رامىبیند و در وراى تبلیغات رنگارنگ دشمنان، باطن ظلمانى و خبیث محورها ومراکزى که این تبلیغات را به راه مىاندازند، براى او روشن است. این، نقطهاىاست که دشمن نمىتواند به هیچ کیفیتى آن را نسبت به جوان مسلمان و مؤمن انقلابى علاج و با آن مقابله کند. دلى که ازایمان برخوردار است و منشأ تقوادر اندیشه و عمل است، با تبلیغات دشمنان گمراه نمىشود.
- « بصیرت »و « وفا » دوویژگی برجسته ومنحصر به فرد حضرت ابوالفضل (ع)
- دیدار رئیس ،معاونان و کارکنان قوه ی قضائیه 5/4/81
- در زیارات و کلماتى کهاز ائمه علیهمالسّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روى دو جملهتأکید شده است: یکى بصیرت، یکى وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همهىیاران حسینى، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روزتاسوعا، مثل امروز عصرى، وقتى که فرصتى پیدا شد که او خود را از این بلا نجاتدهد؛ یعنى آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو راامان مىدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهاى کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟! واى بر شما! اف بر شما و اماننامهى شما! نمونهىدیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستورداد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. مىدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادربزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود براىحسینبنعلى قربانى کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکى ازبرادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستى فرزندان صغیر خودشهم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است .
- « بصیرت »، « ایمان » و « احساس مسئولیت » ضامن موفقیت جوانان
- جلسه پرسش و پاسخ با جوانان دردومین روز دهه ی مبارکه ی فجر 13/11/77
- آنکه من مىتوانم به شما جوانان سفارش کنم، این است کهجوان اوّلاً باید احساس مسؤولیت کند؛ یعنى واقعاً خودش را مسؤول بداند وبخواهد که زندگى را با پاى خودش پیش ببرد و حرکت کند و مثل پر کاهى در امواجحوادث نباشد. ثانیاً با ایمان حرکت کند - ایمان نقش بسیار مهمّى در پیشرفت درهمهى میدانها و نیز پیروزى بر همهى موانع دارد - ثالثاً بصیرت و آگاهىداشته باشد. اگر جوانان این سه خصوصیت را در خودشان تأمین کنند - که البتهکار چندان آسانى نیست؛ اما بسیار ممکن هست - من خیال مىکنم که هر وضعى دنیاپیدا کند - ارتباطات پیشرفت کند، تمدّنهاى گوناگون به عرصهى بازار تمدّنهادر دنیا پا بگذارند، قدرت بزرگى در دنیا از بین برود، قدرت جدیدى بهوجودآید؛ ایران چالشهاى گوناگونى در مسائل اقتصادى و سیاسى و غیره با دیگرانداشته باشد، نداشته باشد - در همهى زمینهها شما مىتوانید موفقیّت خودتانرا تضمین کنید. سعى کنید این سه خصوصیتى را که من گفتم، در خودتان بهوجودآورید. ببینید؛ من که مىگویم سعى کنید بهوجود آورید، اعتقادم این است کهسعیها یک اندازه نیست، یک اندازه هم موفّق نیست؛ اما اعتقاد دیگرم این است کههر کسى سعى کند، بالاخره توفیقى خواهد داشت .در خودتانبصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتى که بتوانید ازواقعیتهاى جامعه یک جمعبندى ذهنى براى خودتان بهوجود آورید و چیزى رابشناسید. این قدرت تحلیل خیلى مهمّ است. هر ضربهاى که در طول تاریخ مامسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود. در صدر اسلام هم ضرباتى که خوردیم،همینطور بوده .نگذارید که دشمن از بىبصیرتى و ناآگاهى ما استفادهکند و واقعیتى را واژگونه در چشممان جلوه دهد .
- ایمان با بصیرت سلاحی قوی برای غلبه برمرعوب شدن درمقابل دشمنان
- دیدار پاسداران و بسیجیان به مناسبت میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار 2/9/77
- براى مقابله با عامل پول که انسانها را برده مىکند، با عامل سلاح که انسانها رامىترساند و مرعوب مىکند و با عامل تبلیغات که انسانها را خام مىکند و فریب مىدهد، چه کار باید کرد. چه چیزى مىتواند در مقابل اینها بایستد؟ ایمان روشن، ایمان با بصیرت. این همان چیزى است که ملت ما دارد و از اوّل انقلاب همداشته است؛ همان چیزى است که بسیجى به آن متمیّز است. مسأله در کشور ما این است که این ملت به برکت اسلام توانسته است یک طلسم غیر قابل شکست را بشکند؛.مگر امروز کسى جرأت مىکند بر خلاف نظر این مردم - که اسلام را مىخواهند و با دشمن اسلام دشمنند - حرکتى انجام دهد؟ امروز همهى جوانان ما، پیران ما، دانشجویان ما، روحانیون ما، بزرگان ما، کوچکان ما و قشرهاى مختلف ما - مگر من شذّ و ندرى که دل به زندگی هاى رنگ و لعابىِ دروغین غرب بسته باشند - فهمیدهاند که سعادتشان دراین است که اسلام را با بصیرت و با روشنبینى و خردمندى بفهمند و آن رابهکار گیرند تا بتوانند از دشمنی ها بکاهند، دشمنیها را دفع کنند. این همان بسیج است؛ حقیقت بسیج یعنى این. ارتش بیست میلیونى که امام فرمودند، یعنىاین .
- « بصیرت » و « صبر» دو برجستگی شخصیت های عظیم تاریخ
- دیدار دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت سیزده آبان ومیلاد امام علی (ع) 12/8/77
- شخصیتهاى عظیم تاریخ، غالباً از دوران جوانى، بلکه از دوران نوجوانى، برخى از خصوصیات را باخود همراه داشتهاند و یا در خود به وجود آوردهاند. برجستگى انسانهاى برجسته و بزرگ، معمولاً به یک تلاش بلند مدّت متّکى است و این را ما در زندگىامیرالمؤمنین علیهالسّلام مىبینیم. من در جمع بندى این زندگى پرفراز و نشیب،این نکته را مشاهده مىکنم و به شما عرض مىکنم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام از اوایل نوجوانى تا هنگام مرگ، دو صفت «بصیرت» و «صبر» - بیدارى و پایدارى - را با خود همراه داشت. او یک لحظه دچار غفلت و کج فهمى و انحراف فکرى و بدتشخیص دادن واقعیت ها نشد. از همان وقتى که از غار حرا و کوه نور، پرچم اسلام به دست پیامبر برافراشته شد و کلمهى «لاالهالااللَّه» بر زبان آن بزرگوارجارى شد و حرکت نبوت و رسالت آغاز گردید، این واقعیت درخشان را علىبن ابىطالب علیهالسّلام تشخیص داد؛ پاى این تشخیص هم ایستاد و با مشکلات آن هم ساخت؛ اگر تلاش لازم داشت، آن تلاش را هم انجام داد؛ اگر مبارزه لازم داشت،آن مبارزه را کرد؛ اگر جانفشانى مىخواست، جان خود را در طبق اخلاص گذاشت وبه میدان برد و اگر کار سیاسى و فعالیت حکومتدارى و کشوردارى مىخواست، آنرا انجام داد. بصیرت و بیدارى او، یک لحظه از او جدا نشد. دوم، صبر و پایدارىکرد و در این راه استوار و صراط مستقیم، استقامت ورزید. این استقامت ورزیدن،خسته نشدن، مغلوب خواستهها و هواهاى نفس انسانى - که انسان را به تنبلى ورها کردن کار فرا مىخواند - نشدن، نکتهى مهمى است .
- بصیرت دربرابردشمنان موثرترازتفنگ
- بصیرت راهی برای شناخت روش های دشمنان
- به مناسبت روز مبارزه با استکبارجهانی 9/8/75
- بصیرت به داشتن تحصیلات عالیه نیست
- دیدارفرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) 20/3/75
- بصیرت وقدرت نفس دوعامل جلوگیری ازلغزش درکارهای بزرگ
- بیانات دراجتماع زائران مرقد حضرت امام «ره» 14/3/75
- بصیرت جوانان ایرانی الگوی جوانان بوسنی هرزگوین
- دیدارفرماندهان بسیج سراسر کشور 27/8/71
- این، یک واقعیت است. امروز ملت ایران یک ملت منزوى نیست. به کشورهاى گوناگون در دنیا،مثلاً بهقلب اروپا نگاه کنیدو از کسانى که به آنجا رفتهاند بپرسید وبشنوید که چطورملتى مثل ملت بوسنى هرزگوین که در محاصرهى دشمنان انسانیت قرار گرفتهاست، به نام شما جوانان ایرانى، شعار مىدهد و چطور از شما،دربستن پیشانىبندها تقلید مىکند! ببینید چطور احساس کرده است که راه، آن راهى استکه شمارفتیدوبایدهمان راه رابرودتا دشمن راشکست دهد!این،احساساتاسلامى است که روزبهروز گسترش پیدا مىکند. کانون این احساسات، همین کشورمقدس اسلامى شما بود و الان هم هست. از این روست که استکبار،به طورمداوم برنامهریزى مىکند.برنامههایش هم برنامههایى است که انسان اگربابصیرت نگاه کند،مىتواند آنهارا بشناسد.
- بی بصیرتها درجبهه ی باطل قرارمی گیرندبدون اینکه خودشان بدانند
- دیدار فرماندهان گردانها،گروهانهاودسته های عاشورا 22/4/71
- بصیرت چراغی برای عبورازغبارغلیظ فتنه
- چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان ومسئولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه درسپاه 27/6/70
- دوران دشوارهر انقلابى، آن دورانى است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینیدامیرالمؤمنین از این مىنالد: «ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجانهما لک یستولى الشّیطان على اولیائه». در دوران پیامبر، اینطورى نبود. دردوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانى بودند که یکىیکى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را درفلان تاریخ زد، او من را زندانى کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراینشبههیى نبود. یهود بودند؛ توطئهگرانى که همهى اهل مدینه - از مهاجر وانصار - با توطئههاى آنها آشنا بودند. جنگ بنىقریظه اتفاق افتاد، پیامبردستور داد عدهى کثیرى آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى کسى نیامد و هیچکسنگفت چرا؛ چون صحنه، صحنهى روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. اینطور جایى،جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیرالمؤمنین، چه کسانىدر مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خیال مىکنید شوخى است؟ خیال مىکنید آسان بودکه «عبداللَّهبنمسعود»، صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عدهیى - جزوپابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیعبنخثیم» و آنهایى که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتالناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و درجنگ واردنشویم، در روایت داردکه «من اصحاب عبداللَّهبنمسعود»! اینجاست که قضیه سخت است.وقتى غبارغلیظ ترمىگردد،مىشوددوران امام حسن؛وشمامىبینیدکه چه اتفاقى افتاد.بازدردوران امیرالمؤمنین،قدرى غباررقیق تربود؛کسانى مثل عماریاسر-آن افشاگربزرگ دستگاه امیرالمؤمنین-بودند.هرجاحادثهیى اتفاق مىافتاد،عمار یاسر و بزرگانى از صحابهى پیامبر بودند که مىرفتندحرف مىزدند، توجیهمىکردند و لااقل براى عدهیى غبارها زدوده مىشد؛ امادردوران امام حسن،همان هم نبود.دردوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانىکه مىتوانند شعارهارابرهدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیاربسیاردشواراست؛باید هوشیاربود.البته بحمداللَّه ما هنوزدرچنان دورانى نیستیم.هنوزصفوف روشن است؛ هنوزخیلى ازاصول وحقایق، واضح ونمایان است؛ امامطمئن نباشید که همیشه اینگونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شمابایدچشم بصیرت داشته باشید.شمابایدبدانید بازویتان دراختیار خداست یا نه. این، بصیرت مىخواهد؛این رادست کم نگیرید.من یک وقت دردوران زندگىتقریباًپنجسالهى حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیشآمد، مطالعات وسیعى داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمعبندى به دست بیاورم،این است که «تحلیل سیاسى»ضعیف بود.البته دردرجهى بعد،عوامل دیگرى هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود. والّا خیلى ازمردم هنوزمؤمن بودند؛ امامؤمنانه در پاى هودج امالمؤمنین در مقابل على(علیهالسّلام) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود.
- ۹۷/۰۵/۲۷